چه شد که تا قبل از برگزاری انتخابات، رسانه های وابسته به گروه های سیاسی و برخی از سیاسیون، جریان موسوم به انحرافی را آنچنان بزرگ کردند که به مساله اصلی کشور تبدیل و بزرگترین دغدغه ی مردم شد؟ چرا بعد از برگزاری انتخابات و پیروزی جریان مخالف احمدی نژاد دیگر حرفی از جریان انحرافی زده نشد و به یکباره همه ی آنچه انحراف نام گرفته بود فراموش شد؟

«به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما» به نقل از میدان 72/ بهاره پارسا: هنوز زمان زیادی از انتخابات و انتقال قدرت از سوی دولت دهم به دولت یازدهم نگذشته است. انتخاباتی که برای اولین بار دولت برگزار کننده آن نماینده ای در آن نداشت. اما چه شد که تا قبل از برگزاری انتخابات، رسانه های وابسته به گروه های سیاسی و برخی از سیاسیون، جریان موسوم به انحرافی را آنچنان بزرگ کردند که به مساله اصلی کشور تبدیل و بزرگترین دغدغه ی مردم شد؟ چرا بعد از برگزاری انتخابات و پیروزی جریان مخالف احمدی نژاد، دیگر حرفی از جریان انحرافی زده نشد و به یکباره همه ی آنچه انحراف نام گرفته بود فراموش شد؟

بدون شک محبوبیت احمدی نژاد در عرصه ی جهانی به عنوان نماینده جمهوری اسلامی، آنچنان دشمنان او را شگفت زده کرده بود که برای کنار زدن او راهی جز تخریب نداشتند. حتما به خاطر دارید که اولین فرمان شروع سناریوی “جریان انحرافی” توسط رییس رژیم منحوس صهیونیستی صادر شد. شیمون پرز، در گفتگو با شبکه تلویزیونی فاکس نیوز، نیویورک، مورخ ۲ مهر ۱۳۸۹ می گوید:《ما باید وضعیتی به وجود بیاوریم که در آن، بودن با احمدی نژاد به یک ننگ تبدیل شود. او یک دیکتاتور است. او یک قاتل است. او یک تروریست است. او تقریبا به عنوان یک قهرمان فرهنگی پذیرفته شده است. چنین وضعیتی مایه شرمساری است. ما باید ارزشهایمان را تقویت کنیم. باید اهمیت شرمسار بودن را برگردانیم》

مطرح کردن جریان انحرافی برای کمرنگ کردن فتنه بود 

با صدور فرمان از هدایت کننده اصلی جریان ضد احمدی نژادی، عده ای از عناصر داخلی مغرضانه با هدف تخریب احمدی نژاد به وسیله ی رسانه های خود، پروژه “جریان انحرافی” را کلید زده و شب و روز با دروغ پراکنی و سند سازی، اذهان ملت ایران را از مسایل اصلی کشور منحرف کرده تا کینه ۸ سال کناره گیری خودشان از فضای سیاسی کشور را خالی کنند. این در حالیست که اصولگرا و اصلاح طلب مطرح کردن جریان انحرافی را به گردن هم انداخته و هرکدام خود را مبرا از این اشتباه می دانند. گویا مواضعشان را در سال های اخیر دولت احمدی نژاد فراموش کرده اند. حمید رضا ترقی عضو ارشد حزب موتلفه در مصاحبه با روزنامه آرمان به نقش جریان اصلاح طلب در طرح جریان انحرافی اعتراف کرده و گفت:《 جریان انحرافی در مجموع از ابتدا بزرگ کردنش برای کمرنگ کردن فتنه بود! و بیشتر برای این بود که این جریان کمرنگ شود و حواس همه به این مساله فرعی و حاشیه‌‌ای پرت شود. بعد هم قوه قضائیه رفت، گرفت و برخورد کرد اما چیزی در نیامد! جریان انحرافی توسط خود اصلاح‌طلبان بزرگ می‌شد و کس دیگری آنها را بزرگ نمی‌کرد. تمام مطبوعات اصلاح طلب در بزرگ کردن مشایی و جریان مشایی و انحرافی نقش اصلی را داشتند.》

از طرح مشایی به این شکل هدفی جز زدن رهبری نداشتند

رسانه های وابسته به احزاب سیاسی ایران با هدف تخریب احمدی نژاد و زیر سوال بردن گفتمان انقلاب اسلامی، با مطرح کردن مهندس مشایی به عنوان لیدر اصلی جریان موهوم انحرافی از هیچ دروغ و تهمتی علیه ایشان فرو نگذاشتند و تمام ظرفیت خود را خرج زدن مشایی کردند. دکتر کوچک زاده در مصاحبه ای با خانه ملت پیرامون طرح مشایی به عنوان لیدر این جریان گفت:《 اصلا طرح مشایی به این شکل یعنی زدن احمدی نژاد و از زدن احمدی نژاد نیز هدفی جز مقابله با رهبری نداشتند به همین دلیل در بسیاری موارد با حملات برنامه ریزی شده علیه احمدی نژاد همراهی نکردیم چون از مقاصد پشت پرده آگاه بودیم.》همچنین با طرح اتهاماتی همچون ارتباط مشایی با جنگیر و رمال های بازداشت شده در رسانه ها و ایجاد جو رسانه ای سنگین علیه ایشان و سکوت اجباری مهندس مشایی و دکتر احمدی نژاد به خاطر حفظ آرامش کشور، اذهان مردم را مجبور به پذیرفتن تهمت ها علیه ایشان کردند. دکتر کوچک زاده از قول بازجوی عباس غفاری، رمال دستگیر شده که به عنوان مرتبط با مشایی در رسانه ها مطرح شده بود در مصاحبه با خانه ی ملت گفت:《آنچه در رسانه می گویند مشایی یک آدم بی اخلاق، جن گیر، رمال، مال مردم خور، ۳ هزار میلیارد بدزد است یکی یکی معلوم شد دروغ است. عباس غفاری چه شد؟ بازجوی عباس غفاری در دفتر من در حضور آقایان زارعی، حسینیان، کوثری و بنده گفت “ما از عباس غفاری پرسیده ایم شما که کار هم نمی کنید  زندگی خود را چگونه می گذرانید؟ او جواب داد با پولی که مریدانم به من می دهند زندگی می کنم و از او پرسیده ایم که مریدان شما چه کسانی هستند که او گفته است آخرین بار از فلان کس ۲۰ میلیون تومان گرفته ام.” در حال حاضر عباس غفاری چه شده است و کجاست؟ چرا در آن زمان آنقدر برجسته شد و امروز هیچ حرفی از وی نیست؟ اگر مشایی آنقدر که می گفتند پرونده سیاهی داشته است چرا در حال حاضر در دستگاه قضایی محاکمه نمی شود؟ ما با احکامی که دستگاه قضایی نهایی کند  مخالفت نمی کنیم حتی اگر بر اساس اطلاعات ما آن حکم درست نباشد، پس معلوم می شود که تمام اینها بازی سیاسی است.》

پشت پرده اختلاس سه هزار میلیاردی

پس از افشای اختلاس سه هزار میلیاردی، رسانه های وابسته به سیاسیون با مطرح کردن مشایی و برخی دیگر از دولتمردان مدعی شدند جریان انحرافی و در راس آن مشایی به عنوان فرد پشت پرده این اختلاس فعالیت کرده و همه چیز به او ختم می شود. اما مدتی نگذشت کهˈ غلامعلی ریاحیˈ وکیل مه آفرید امیرخسروی متهم اصلی پرونده اختلاس در مصاحبه با ایرنا از اتهامات بی اساس رسانه ها و سیاسیون علیه مشایی پرده برداشت. ایشان در این مصاحبه گفت:《 هیچ کدام از افراد کابینه دولت قبل در ارتباط با مه افرید محکومیت پیدا نکردند و تعاملات مجرمانه ای که صحبت آن بود اصلا تحقق خارجی پیدا نکرد و هیچ کس به علت رابطه خاص با مه افرید امیرخسروی در حد کابینه آقای احمدی نژاد محکومیت پیدا نکرد و تحت تعقیب قرار نگرفت و مساله مربوط به رانت خواری ناشی از واگذاری ۵۰ و نیم درصد فولاد خوزستان نیز شایعه بود.》همچنین پس گذشت چند ماه از رسیدگی به این پرونده مشخص شد نه تنها هیچ فردی از کابینه دولت دهم در این پرونده محکومیت پیدا نکرد، بلکه دو نماینده مجلس هم در این پرونده محکوم شدند.

عده ای دیگر با طرح تفکرات و اندیشه های مهندس مشایی به صورت برگردان و تحریف مغرضانه ی سخنرانی های او سعی در تخریب او از این طریق داشتند تا اندیشه و تفکرات او را منحرفانه جلوه دهند. در این بین سکوت مهندس مشایی به عنوان فرد اصلی پروژه جریان موهوم انحرافی در جهت حفظ وحدت ملی و دوری از به آشوب کشیدن کشور، مصداق بارز ولایتمداریست. جالب است ایشان حتی یک بار هم نسبت به تخریب هایی که برعلیه شان می شود واکنش نشان نداد و در موقع داشتن مسوولیت همواره مشغول خدمت رسانی به مردم بود. گرچه هیچ کدام از رسانه های وابسته به جریان های سیاسی جرات پوشش اظهاراتی را که مهندس مشایی را تطهیر کرده و از ایشان رفع اتهام می کند را ندارند و البته به نفعشان هم نیست که دروغ هایشان در پیش مردم برملا شود، اما لازم است قوه قضاییه محترم و مدعی العموم در این مساله ورود کرده و دروغ پراکنان و تهمت زنندگان را به جهت برقراری امنیت روانی در جامعه تحت پیگرد قانونی خود قرار دهند. افرادی که به جهت تامین منافع خودشان حاضر به دروغ بستن و تهمت زدن به جریان زننده کننده ارزش های انقلابی هستند، از تهمت به دیگر سیاسیون و سایر نهادهای جمهوری اسلامی هیچ ابایی ندارند.